شهیدی با چشمان باز
دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۵۶ ق.ظ
پا برهنه مغضوب دیکتاتورها. آرام بخواب که ذکر تلقینت را امام حسین (ع) می گوید و حضرت مهدی (عج) برایت می گرید. آرام بخواب ای غریبه گمشده در خاکدان دنیا. ای عقاب گرفتار آمده در قفس! ببین که آسمان چگونه در سوگت بی تابی می کند! ببین، ببین ای فاتح قلل ماووت ببین که او دیگر نمی خندد و دوستت از شرم سر به زیر دارد و از کسی صدا بر نمی آید. تو رفته ای و اکنون روح بی تابت، در جوار آزادگی اطمینان یافته و من باید بمانم با همه حقارتم، کمبودم و بیچارگی ام.
تو رفته ای و پاک تر از باران، استوارتر از کوه و من مانده ام غوطه ور در لجنزار و خیلی خیلی سست. آرام بخواب بسیجی، دریا دل. چراغ قوه بدست دیروز خیابانهای محل، اکنون خوابیده است برای همیشه و بلکه مردم بیدار شوند. تو آن شب در زمستان کوهستان وجود، پوز گرگهای تشنه خونی را که در انجماد طاغوت جان گرفته بودند زدی و زوزه مرگبارشان را خاموش کردی. تو سرچشمه صفایی بسیجی. تو تلألوی عشقی بسیجی. تو مظلومی با بدنی کبود از تازیانه خضم، صورتی سیلی خورده از بی وفایی روزگار و پایی خسته از آن همه تلاش و دلی شکسته از فراق دوست!
منبع: irarmy.blog.ir
شهیدی با چشمان باز-یک شهید با چشم باز-چشمان باز شهید-شهیدان زنده اند-شهیدی که چشمانش باز ماند
تو رفته ای و پاک تر از باران، استوارتر از کوه و من مانده ام غوطه ور در لجنزار و خیلی خیلی سست. آرام بخواب بسیجی، دریا دل. چراغ قوه بدست دیروز خیابانهای محل، اکنون خوابیده است برای همیشه و بلکه مردم بیدار شوند. تو آن شب در زمستان کوهستان وجود، پوز گرگهای تشنه خونی را که در انجماد طاغوت جان گرفته بودند زدی و زوزه مرگبارشان را خاموش کردی. تو سرچشمه صفایی بسیجی. تو تلألوی عشقی بسیجی. تو مظلومی با بدنی کبود از تازیانه خضم، صورتی سیلی خورده از بی وفایی روزگار و پایی خسته از آن همه تلاش و دلی شکسته از فراق دوست!
منبع: irarmy.blog.ir
شهیدی با چشمان باز-یک شهید با چشم باز-چشمان باز شهید-شهیدان زنده اند-شهیدی که چشمانش باز ماند