بیست و یک کیک روی یک شمع(شعر)
جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۱۷ ق.ظ
می زند زانو
باورش می کنم ولی سخت است
سال هایی که در لجن خفه شد
تخت خوابی که وسعت قلبش
سهم آغوش باز ملحفه شد
دوست دارم تمام شب بدوم
دوست دارم بِبُرم از ته دل
کیک ها هم هنوز در رقصند
دختران وانیلی خشکل
مادرم فکر روز مهمانی است
باز باید کمی خودم بشوم
دوست دارم یواشکی این بار
شکل روز تولدم بشوم
بیست و یک کیک روی یک شمع است
بیست و یک اخم روی پیشانی
هیچ شب با خودت نخواهی گفت:
"تو همانی..
که توی آیینه است!"
"شاعر: پریا تفنگ ساز"
منبع: پیش نویس ها
۹۴/۰۶/۰۶