پیش نویس ها

مجله اینترنتی

۴۲ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

وقتی در باز شد و پرسیدم، کفشام؟! آبجیم توی خودش جمع شد و تشر زد: ((گمشو بیرون)). پشت شانه چپش یک خال سیاه بود...

دریافت
حجم: 24.4 کیلوبایت

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۷
سعید قائمی مرودشتی

یک داستان کوتاه:


هنوز عقربه های ساعت در تب و تاب رسیدن به دوازده بود که وارد تریا شد. کتاب هایش را روز میز گذاشت، اسکناسی درآورد و گفت: ((آقا یه سیگار)) ...


شما می توانید فایل را از لینک زیر دریافت کنید.

دریافت
حجم: 18.2 کیلوبایت

نوع فایل: PDF


۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۰
سعید قائمی مرودشتی

 

شخصاً توصیه می کنم این داستان ساده و جالب را بخوانید. اگرچه خواندنی کوتاهی است ولی میتوان گفت فراوان درس زندگی را در خود جای داده است.


برای والدین خود وقت نمی گذاریم ...

 به این مهم توجه نمی کنیم که :

پدر و مادر ها همیشه به ما همه چیز می دهند


تا شادمان کنند

و مشکلاتمان را حل کنند...


... و تنها چیزی که در عوض می خواهند اینکه ...

 **  تنهایشان نگذاریم **



هر کس می تواند هر زمان و به هر تعداد فرزند داشته باشد، ولی پدر و مادر را فقط یکبار.


دریافت فایل

عنوان داستان: پسر بچه و درخت سیب

حجم فایل: 1.328KB

نوع فایل: پاورپوینت

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۵۸
نیلوفر فروتن

آبشاری از سنگ با شتاب از کنارم گذشت و به یخچال کف دره فرو ریخت. سرم را به دیواره چسباندم و منتظر ماندم تا ریزش تمام شود...

فایل به صورت PDF میباشد.


دریافت
حجم: 37.6 کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۵۸
سعید قائمی مرودشتی

کنار شمعدان های سیاه شده، ساعت وارونه افتاده بود و عقربه هایش می چرخید. برگشتم و بیرون رو نگاه کردم...

دریافت
حجم: 19.1 کیلوبایت

نوع فایل: PDF

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۴:۴۲
سعید قائمی مرودشتی